نکته سومی که در فهم صحیح از کلام وحی بسیار مهم و توجه به آن ضروری است، مساله تفسیر قرآن به قرآن و توجه به ارتباط بین آیات است. هر چند آیات قرآن به حسب ظاهر به صورت جدا جدا و هر یک یا هر چند آیه از آنها بیانگر مطلبی خاص به نظر میآید؛ لکن فهم درست و تفسیر صحیح در صورتی امکان تحقق مییابد که آیات قرآن در ارتباط با یکدیگر و ناظر به یکدیگر مورد توجه قرار بگیرند. بسیاری از آیات قرآن و معارف این کتاب الهی یکدیگر را تفسیر میکنند و بر صدق و درستی مضامین یکدیگر گواهی میدهند.
علی علیهالسلام در این زمینه میفرماید: کتاب الله تبصرون به و تنطقون به تسمعون به و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض، و لا یختلف فی الله و لا یخالف بصاحبه عن الله؛(49) قرآن این کتاب الهی شما را بینا و گویا و شنوای حق میگرداند. قرآن کتابی است که بعض آن بعض دیگر را تفسیر و نیز بعض آن گواه و شاهد بعض دیگرش میباشد.
از موارد تفسیر قرآن به قرآن، برای نمونه میتوان به آیه 11 از سوره شوری، لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر و آیه 10 از سوره فتح، ید الله فوق ایدیهم، اشاره کرد. لیس کمثله شیء از محکمات قرآن است و معنای آن روشن و واضح است. این آیه میگوید هیچ چیز مانند خدا نیست؛ خدای متعال یک حقیقت بی مانند است. در آیه ید الله فوق ایدیهم میگوید دست خدا بالای دستهاست. هر چند این آیه به خداوند، دست نسبت داده است، لکن آیه لیس کمثله شیء این معنای ظاهری را نفی میکند و با توجه به آن میفهمیم مراد از ید معنای ظاهری آن یعنی دست نیست؛ بلکه میباید معانی کنایی از قبیل قدرت و امثال آن منظور باشد. بنابر این، تفسیر و توضیح آیه ید الله فوق ایدیهم بدون توجه به آیه لیس کمثله شیء خروج از روش صحیح تفسیر است و ممکن است خطا از کار درآید و بر اساس تفسیر غلط، تصویری ناصحیح و جسمانی از خدا ارائه شود.
بنابراین، در تفسیر قرآن باید به این نکته توجه کنیم که آیات را در ارتباط با یکدیگر مورد توجه قرار دهیم و سعی کنیم مضمون آنها را به کمک خود قرآن بفهمیم.