امام علیه السلام، پس از آن بیان نورانی مبنی بر خبر دادن از عالم قیامت و روز واپسین و رضایت پیروان قرآن از اعمال و گذشته خویش و گرفتار بودن متخلفین از قرآن در آن روز، به مردم چنین توصیه میکنند: فکونوا من حرثه القرآن و اتباعه؛(31) از پیروان قرآن باشید، واستدلوه علی ربکم؛ قرآن را دلیل و گواه بر پروردگار خویش قرار دهید. خدا را از کلام خودش بشناسید، اوصاف پروردگار را به وسیله قرآن بشناسید. قرآن راهنمایی است که شما را به سوی خدا راهنمایی میکند. از این راهنمای الهی برای شناخت فرستنده آن استفاده کنید و به خدایی که قرآن معرفی میکند ایمان بیاورید. واستنصحوه علی انفسکم؛ شما انسانها به کسی که خیرخواه و دلسوز شما باشد نیاز دارید تا در مواقع لازم شما را نصیحت کند. قرآن را ناصح خود قرار دهید و به نصیحتهای خیر خواهانهاش عمل کنید؛ زیرا قرآن نصیحت گر دلسوزی است که هرگز به شما خیانت نمیکند و شما را به نیکوترین وجه به صراط مستقیم هدایت میکند.
بنابراین حضرت علی علیهالسلام به مسلمانان و مشتاقان سعادت دنیا و آخرت توصیه میکند که قرآن را راهنمای خود قرار دهید و به نصیحتهای دلسوزانه آن گوش فرا دهید؛ زیرا ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المومنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا؛(32) قطعا این قرآن به آیینی که خود پایدارتر است راه مینماید، و به آن مومنانی که کارهای شایسته میکنند، مژده میدهد که پاداشی بزرگ بر ایشان خواهد بود.
نکتهای که در این قسمت از بحث مورد تاکید است لزوم اعتقاد و باوری با روح و جان عجین، نسبت به مضمون این آیه شریفه است؛ زیرا تا چنین اعتقاد و باوری درباره قرآن، بر روحیه انسان حاکم نباشد و تا انسان خود را به طور کامل در اختیار خدا قرار ندهد و خود را از پیش داوریها و هوسهای نفسانی تخلیه نکند هر لحظه ممکن است در دام وسوسههای شیطان افتد و گمراه شود. آن گاه که به قرآن کریم مراجعه کند ناخواسته در قرآن نیز به دنبال مطالب و آیاتی میگردد که با خواستههای نفسانی او موافق به نظر آید.
بدیهی است که همه دستورات و احکام قرآن با خواستههای نفسانی و امیال حیوانی انسان موافق نیست. انسان به حسب طبیعتش هوسها و خواستههای دارد و دوست دارد که قرآن نیز به میل او سخن بگوید. بنابراین طبیعی است آن جا که قرآن بر خلاف امیال حیوانی و نفسانی انسان سخن بگوید. انسان چندان روی خوش به آن نشان ندهد و آن جا که آیات موافق با امیال نفسانی او باشد با گشاده رویی استقبال کند. البته همه این فعل و انفعالات، پنهانی و در درون انجام میگیرد ولی آثارش در اعمال و رفتار انسان ظاهر میگردد؛ لذا عقل ایجاب میکند که قبل از مراجعه به قرآن، انسان ذهن خود را از هر گونه پیش داوری تخلیه کند و از همه هوسها و خواستههای نفسانی خود صرف نظر کند تا با روحیه خدا محوری به مکتب قرآن پا گذارد. در این صورت است که انسان زانوی ادب میزند و با کمال میل پذیرای معارف الهی میشود.