تربیت
Tarbiat.Org

قرآن در آیینه نهج ‏البلاغه
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

ابراهیم؛ الگوی تسلیم و بندگی در قرآن کریم

قرآن کریم داستان تسلیم بودن حضرت ابراهیم علیه‏السلام در مقابل اوامر و دستورات الهی را الگوی تسلیم و رضا بیان می‏کند و رمز موفقیت وی در مواجهه با مشکلات و پیروزی او بر مشرکین را در ایمان و صبر و استقامت و توکل بر خدای متعال معرفی می‏کند و از ما می‏خواهد تا در مقابل امر خدا و قرآن کریم دارای چنین ایمان و اعتقادی باشیم و در عمل، ابراهیم گونه در اجرای احکام الهی پابرجا و ثابت قدم باشیم.
ما در این جا داستان حضرت ابراهیم علیه‏السلام را در اجرای فرمان خدای متعال، در ماجرای ذبح فرزندش، حضرت اسماعیل علیه‏السلام را به اختصار یادآور می‏شویم. تا در ضمن آن، روحیه خدا محوری را در فرهنگ توحیدی توضیح داده، نقاط ضعف خود را در مواجهه با قرآن و دستورات نجات بخش آن روشن کنیم و در پرتو آن خوانندگان عزیز را با دردهای اصلی جامعه آشنا نماییم.
از قرآن کریم استفاده می‏شود که در تقدیر الهی چنین گذشته بود که حضرت ابراهیم بعد از صد سال بی فرزندی و بعد از انتظاری بس طولانی در دمادم نومیدی صاحب فرزندی شود و این آرزوی فرزندی صالح دارد و وجود فرزند صالح را ادامه وجود و بقای خویش می‏داند. پس از تولد اسماعیل، حضرت ابراهیم علیه‏السلام از طرف خدای متعال مامور شد تا فرزند خود را همراه با مادر بزرگوارش به سرزمین مکه ببرد تا در سخت‏ترین شرایط در وادئی که آثاری از آب و حیات در آن به چشم نمی‏خورد تنها بگذارد و به دنبال انجام ماموریت الهی سرزمین مکه را ترک گوید. بعد از چندی، هنگام مراجعت و آن گاه که فرزندش رشد کرده و جوانی مودب و خوش سیما شده است که دیدن جمال زیبایش چشم هر انسانی را خیره می‏کند و رخسار گلگونش غم‏ها و غصه‏ها را از یاد پدر می‏برد و رنج هجران و مشکلات را بر او آسان می‏کند ناگاه در اوج دلبستگی به داشتن چنین فرزندی که شایستگی پیامبری در او نمایان است، در خواب به او وحی می‏شود که باید فرزندت را در راه خدا قربانی کنی. راستی شایسته است ایمان و اعتقاد خود را به خدا و قرآن و دستورات الهی و مراتب تسلیم خود را در مقابل خدا با ایمان و مرتبه تسلیم حضرت ابراهیم محک بزنیم تا فاصله بین خود و آنچه را قرآن و خدای متعال از ما خواسته است بهتر درک کنیم و در صدد تقویت ایمان و عمل بر مبنای اعتقاد دینی بیش به دست خویش آن هم در بیداری نه در خواب می‏داد ما تاب شنیدنش را نداشتیم چه رسد به این که فرمان و دستور الهی را در قربانی کردن فرزند خود اجرا کنیم؛ لکن حضرت ابراهیم علیه‏السلام بی درنگ در صدد اجرای فرمان الهی بر می‏آید و بدون این که هیچ گونه تردیدی در صحت آنچه بر او وحی شده است به خود راه دهد، که آیا چه مصلحتی در کشتن فرزند بی گناه است، مطلب را با فرزند خویش در میان می‏گذارد: فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین؛(28) آن گاه که فرزندش رشد یافته بود و در هنگام سعی بین صفا و مروه با پدر همراه بود به وی گفت ای فرزندم در عالم رویا چنین دیدم که می‏باید تو را در راه خدا قربانی کنم نظر تو چیست؟ ایمان و تسلیم حضرت ابراهیم بدین مرتبه است. اینک مرتبه تسلیم و ایمان فرزند را به تماشا بنشین و اطاعت فرزند در مقابل امر خدا و پدر خویش را نظاره کن و هم چنان از اخلاص و ایمان انسان‏هایی که قلم و بیان از وصف آنها عاجز است در حیرت بمان و در نهادن نام مسلمان بر خویش احتیاط از دست مده.
حضرت اسماعیل این فرزندی که درس تسلیم در مقابل خدا را از پدر خویش فراگرفته، با جوابی فراتر از یک اظهار موافقت، پدر خویش را در اجرای فرمان الهی تشویق می‏کند که مبادا امر خدا بر زمین بماند. حضرت اسماعیل نیز بدون آن که از فلسفه کشته شدن خویش سوال کند و بی آن که پدر را در اجرای ماموریتش به درنگ و تامل وادار کند به پدر می‏گوید: یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین؛(29) ای پدر ماموریت خویش را انجام بده، ان شاء الله مرا در اجرای این ماموریت صابر و ثابت قدم خواهی یافت. البته انسان‏های بزرگ در انجام همه کارها و به خصوص ماموریت‏های بزرگ با استمداد از خدای متعال و توکل بر او تصمیم می‏گیرند و اقدام می‏کنند، در تمام کارها از او کمک و یاری می‏خواهند و با کمال ادب چنین اظهار می‏کنند که اگر خدا بخواهد و اگر او کمک کند من فلان ماموریت را انجام می‏دهم. در این جا نیز حضرت اسماعیل به قدرت خویش تکیه نمی‏کند؛ بلکه به پدر خود چنین اظهار می‏کند که: ستجدنی ان شاء الله من الصابرین؛ ان شاء الله خدا به من کمک کند و من صبر می‏کنم تا تو در انجام وظیفه الهی خویش موفق شوی.
خدای متعال سیمای حضرت ابراهیم علیه‏السلام و حالت تسلیم حضرت ابراهیم را در مقابل پروردگار از زبان ابراهیم چنین بیان و ترسیم می‏کند: انی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفا و ما انا من المشرکین؛(30) من با ایمانی خالص، روی به خدایی آورده‏ام که آفریننده آسمان‏ها و زمین است و من هرگز با عقیده جاهلانه مشرکان موافق نخواهم بود.
ما باید در مقابل خدا و قرآن، اعتقادی همانند اعتقاد و ایمان ابراهیم علیه‏السلام داشته باشیم، در آن صورت است که دومین شرط اساسی بهره‏مندی از قرآن کریم، یعنی هدایت جامعه بر مبنای راهنمایی‏های قرآن تحقق پیدا می‏کند.
بنابراین وجود قرآن، بدون ایمان راسخ و اعتقاد قلبی هرگز انسان و جامعه را سعادتمند نمی‏کند البته روشن است که علاوه بر ایمان و اعتقاد، آنچه به برنامه هدایت قرآن عینیت می‏بخشد تحقق شرط سوم یعنی عمل طبق دستورات قرآن و عینیت بخشیدن به دستورات حیات بخش آن در متن زندگی فردی و اجتماعی است.