همه تصدیق میکنیم بعد از شهادت امام علی علیهالسلام یکی از بزرگترین آرزوهای ما مسلمانان داشتن حکومت عدلی متکی بر وحی و احکام الهی بوده است. سالها اجداد و نیاکان ما در آرزوی برقراری چنین حکومتی بودهاند و در حالی که در زیر سلطه پادشاهان و حاکمان جور، در جوی خفقانآور زندگی میکردند و چندان نقشی در اداره امور اجتماعی خویش نداشتند، تحقق حکومت اسلامی برای آنان امری آرمانی و دست نیافتنی و محال مینمود.
بعد از گذشت هزار و سیصد و اندی سال در این برهه از تاریخ در اثر روی آوردن مردم مسلمان ایران به قرآن کریم و رهبری ولی فقیه و نایب امام معصوم علیهالسلام خدای متعال یکی از بزرگترین نعمتهایش؛ یعنی حکومت اسلامی را به مردم ایران عنایت کرد. بدیهی است که در صدد توجیه نواقص و کمبودها و توجیه عملکردها نیستیم، بلکه آنچه در این جا مورد تاکید است این است که اصل تحقق این نظام مقدس به منظور پیاده شدن احکام الهی از موهبتهای الهی است.
آنچه اینک بعد از گذشت بیست سال از انقلاب به آن توجه داده میشود و نگرانی دلسوزان انقلاب و پاسداران ارزشهای دینی و اخلاقی را دو چندان کرده است این است که جامعه، ایمان و تقوای خود را از دست بدهد و به تدریج ارزشهای انقلابی و دینیاش کم رنگ شود و در نتیجه دشمنان اسلام و ایران در تهاجم و شبیخون فرهنگی در اجرای نقشههای خود موفق شوند و با جدا کردن مردم و به خصوص طبقه جوان از ارزشهای دینی و انقلابی دوباره بر مردم مسلمان ایران تسلط یابند.
در این جا ممکن است این سوال مطرح شود که پس چه باید کرد تا از یک طرف ارزشهای اعتقادی و دینی جامعه حفظ شود و در نتیجه، دشمن در اجرای نقشههایش ناکام گردد و از طرف دیگر بر همه مشکلات فایق آییم.